ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت ۰۹۱

رواق / Ravaq - En podcast af فرزآن

«««««می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۰۹۱مفعول و فاعلات و مفاعیل و فاعلانای غايب از نظر به خدا می‌سپارمت جانم بسوختی و به دل دوست دارمت تا دامن کفن نکشم زير پای خاک باور مکن که دست ز دامن بدارمت محراب ابرويت (ابروان) بنما تا سحرگهی دست دعا برآرم و در گردن آرمت گر بايدم شدن سوی هاروت بابلی صد گونه جادویی بکنم تا بيارمت خواهم که پيش ميرمت ای بی‌وفا طبيب بيمار بازپرس که در انتظارمت صد جوی آب بسته‌ام از ديده بر کنار بر بوی تخم مهر که در دل بکارمت خونم بريخت و از غم عشقم خلاص داد منت پذير غمزه‌ی خنجر گذارمت می‌گريم و مرادم از اين سيل اشکبار (اشک سیل‌بار) تخم محبت است که در دل بکارمت بارم ده از کرم سوی (بر) خود تا به سوز دل در پای دم به دم گهر از ديده بارمت حافظ شراب و شاهد و رندی نه وضع توست فی‌الجمله می‌کنی و فرو می‌گذارمتSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations