یارب این شمع دل‌افروز ز کاشانه‌ی کیست ۰۶۷

«««««می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۰۶۷فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلانيا رب (آن) اين شمع دل افروز، ز کاشانه‌ی کيست؟جان ما سوخت، بپرسيد که جانانه کيستحاليا خانه‌برانداز دل و دين من استتا در آغوش که می‌خسبد و همخانه کيستباده‌ی لعل لبش، کز لب من دور مبادراح روح که و پيمان‌ده پيمانه کيست؟دولت صحبت آن شمع سعادت‌پرتوبازپرسيد خدا را، که به پروانه کيست(می‌دمد) می‌دهد هر کسش افسونی و معلوم نشدکه دل نازک او، مايل افسانه کيستيا رب آن شاهوش ماهرخ زهره‌جبين (مهرفروغ)در يکتای که و گوهر يک‌دانه کيست؟گفتم آه از دل ديوانه‌ی حافظ بی توزير لب خنده‌زنان گفت که ديوانه کيست؟Support this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations

Om Podcasten

می‌ترسید بی‌آنکه بداند می‌ترسد. غمگین بود بی‌آنکه بداند از چه. می‌خواست برود، بی‌آنکه بداند به کجا. دلتنگ بود، بی‌آنکه بداند برای که. _ پادکست رواق با رویکردی روانشناختی به اگزیستانسیالیسم می‌پردازه و ساده‌تر از اسمش، ریشه‌ی بسیاری از احساسات عمیق آدمی رو واکاوی می‌کنه، غمها، ترسها، آرزوها. هدف رواق کشفِ فردیِ مخاطبان از ابعادِ زیستِ اصیله و من با تکیه بر آثار اروین یالوم، در این مکاشفه همراه شما هستم. _ من فرزین رنجبر هستم.