مدامم مست می‌دارد نسیم جعد گیسویت ۰۹۵

رواق / Ravaq - En podcast af فرزآن

«««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۰۹۵مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلنمدامم مست می‌دارد نسيم جعد گيسويت خرابم می‌کند هر دم فريب چشم جادويت پس از چندين شکيبايی شبی يا رب توان ديدن که شمع ديده افروزيم در محراب ابرويت سواد لوح بينش را عزيز از بهر آن دارم که جان را نسخه‌ای باشد ز لوح× (نقش) خال هندويت تو گر (اگر) خواهی که جاويدان جهان يک سر بياراییصبا را گو که بردارد زمانی برقع از رويت و گر رسم فنا خواهی که از عالم براندازی برافشان (بیافشان) تا فروريزد هزاران جان ز هر مويت من و باد صبا مسکين دو سرگردان بی‌حاصل من از افسون چشمت× (چشمِ) مست و او از بوی گيسويت زهی همت که حافظ راست از دنيی و از عقبینيايد هيچ در چشمش بجز خاک سر کويتSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations