آیقصه | قصهی اسبی که هیچکس نمیدید
iGhe3 | آیقصه - En podcast af iGhe3
Kategorier:
✍️ نوشتهی رودابه کمالی 🎙 قصهگو: شهره روحی 👩🎨 تصویرگر: مجتبی حیدرپناه خلاصهی داستان: سپهر یه اسب خیالی داشت. هر روز از هرجایی بود خودشو میرسوند به خونه و میرفت توی اتاق تا پیش اسبش باشه. صداش میکرد. دست به یالهاش میکشید و باهاش حرف میزد. اگه چیزی خریده بود بهش نشون میداد. گاهی وقتها حتی برای اسبش پاستیل و چوبشور هم کنار میذاشت. متن کامل قصه: http://bit.ly/2FYwQMP 💈 اینستاگرام آیقصه: Instagram.com/iGhe3 💈 تلگرام آیقصه: t.me/iGhe3 💈 ایمیل آیقصه: [email protected] 💈 وبسایت آیقصه: http://iGhe3eh.com